ابوذر رجبی
چکیده
از روشهای مطرح در فهم قرآن، روش تأویل است. اگرچه هم در رهیافت سمانتیکی و هم در رهیافت هرمنوتیکی از این روش استفاده میشود، اما تفاوتهای جدی میان این دو وجود دارد. متفکران و مفسران اسلامی که از رهیافت سمانتکی تبعیت میکنند، خود مواجهه یکسانی با روش تأویل ندارند. عدهای به نفی کلی آن و دستهای به پذیرش حداکثری این روش نظر دارند. ...
بیشتر
از روشهای مطرح در فهم قرآن، روش تأویل است. اگرچه هم در رهیافت سمانتیکی و هم در رهیافت هرمنوتیکی از این روش استفاده میشود، اما تفاوتهای جدی میان این دو وجود دارد. متفکران و مفسران اسلامی که از رهیافت سمانتکی تبعیت میکنند، خود مواجهه یکسانی با روش تأویل ندارند. عدهای به نفی کلی آن و دستهای به پذیرش حداکثری این روش نظر دارند. البته برخی نیز در حد میانه از روش اعتدالی در بهکارگیری از آن در تفسیر و فهم قرآن بهره میگیرند. معتزله هم در مباحث کلامی و هم در مباحث تفسیری از روش تأویل فراوان بهره بردهاند. از سوی اشاعره و امامیه به رویکرد آنان نقدهایی صورت گرفت. در میان متکلمان شیعی معاصر استاد جعفر سبحانی علاوه بر مباحث مستقل در حوزه تأویل به رویکرد دیگر متفکران اسلامی نیز نظر داشته و با نگاه انتقادی به تحلیل دیدگاه آنان میپردازد. از جمله این مواجهه با معتزله و رویکردشان در عرصه تأویل است. یافته اصلی تحقیق آن است که ایشان ضمن پذیرش اصل روش تأویل، اما افراط در آن را از آسیبهای عرصه فهم دینی میدانند. در این تحقیق به روش توصیفی تحلیلی به ضرورت و جایگاه تأویل نزد ایشان اشاره و مواجهه ایشان با تأویل اعتزالی را دنبال خواهیم کرد